پنج میلیارد تومان برای یک نقی معمولی! این خبری بود که از میزان دستمزد درخواستی محسن تنابنده برای بازی و نویسندگی در پایتخت 7 منتشر شد یعنی درآمدی تقریباً 330 میلیون تومانی برای هر قسمت. اعداد و ارقامی که البته مدتهاست در خصوص بعضی بازیگران سینما مطرح میشود. میلیونرهایی که البته از پرداخت مالیات هم معاف هستند.
تنور بحث و گفتگو درباره معافیتهای مالیاتی چند سالی است در فصل بودجهریزی داغ میشود و سلبریتیها پای ثابت این محافل هستند. سال گذشته با اضافه شدن تبصرهای به لایحه بودجه برای کاهش معافیت مالیاتی هنرمندان، بازار این موضوع بیش از قبل رونق گرفت و اقشار مختلفی از هنرمندان، مسئولین و البته مردم واکنشهای متعددی، از استقبال تا ابراز نگرانی و مخالفت نسبت به این اتفاق، نشان دادند. تبصرهای که البته با دستور فوری نوبخت رئیس سازمان برنامهوبودجه لغو شد و معافیتهای مالیاتی هنرمندان طبق روال گذشته ادامه پیدا کرد.
معافیتهای مالیاتی هنرمندان در سال ۸۰ و طبق دستورالعمل ماده ۱۲ آییننامه اجرایی تبصره ۳ ماده ۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم، مصوب شد، اما اجرای این طرح چندین سال به تعویق افتاد و درنهایت از سال ۹۳ اجرایی شد. طبق ماده ۲ این دستورالعمل، درآمد حاصل از فعالیتهای انفرادی و یا جمعی در حوزههای انتشاراتی، مطبوعاتی، فرهنگی و هنری توسط اشخاص حقیقی و حقوقی که دارای مجوز فعالیت (یا پروانه تأسیس) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و بهصورت مکتوب، سمعی، بصری و صحنهای تولید، توزیع و عرضه میگردد از پرداخت مالیات معاف است. ماده ۳ همین دستورالعمل البته هنرمندان را موظف به تسلیم بهموقع اظهارنامه و ترازنامه کرده که در صورت عدم رعایت این شرط در آن سال از معافیت مالیاتی محروم خواهند شد.
این دستورالعمل گرچه باهدف حمایت از فعالیتهای فرهنگی هنری مصوب شده، اما داغ شدن بحث پرداخت مالیات توسط سلبریتیها و استقبال مردم از این موضوع نشان داد که این تدبیر نقاط ضعف مهمی دارد که باید به آنها پرداخت. مهمترین اشکال این شیوه حمایتی، کنار هم قرار گفتن یک سوپراستار سینما و یک تعزیهخوان یا منشی صحنه تئاتر است. هر دو قشر طبق این دستورالعمل از پرداخت مالیات معاف هستند، اما درآمد یک سلبریتی یا خواننده مشهور در ماه ممکن است تا چند صد میلیون تومان نیز برسد. رقمی که در مورد درآمد سایر فعالیتهای هنری تقریباً محال به نظر میآید. به همین دلیل صحبت درباره مالیات هنرمندان راه رفتن بر روی لبه تیغ است.
درواقع معافیتهای فعلی و غیر مشروط مالیاتی در حوزه فرهنگ و هنر و شرایط نا به سامان اقتصادی باعث شده تا بخش مهمی از جامعه نسبت به پرداخت نکردن مالیات توسط سلبریتیهای سینما و تلویزیون معترض باشند. این موضوع اعتبار کلی هنرمندان را هم در جامعه مخدوش خواهد کرد. از سوی دیگر اما بخش قابل توجهی از فعالان فرهنگی و هنری درآمدهای چندانی به دست نمیآورند و کاهش معافیتهای مالیاتی بدون وجود سازوکار شفاف و حسابشده ضربهای جدی به آنها وارد خواهد کرد.
خسرو دهقان منتقد سینما و دبیر چند دوره جشنواره جشن خانه سینما در این خصوص گفت: «مالیات بر اساس درآمد است. کسی که درآمد دارد باید مالیات دهد؛ اما موضوعی که باید دقت کنیم این است که در سینما درآمدها یکدست نیست. اینگونه نیست که همه درآمد بالایی داشته باشند و نمیشود نگاه یکسان به همه کرد. باید با توجه به اظهارنامه و درآمد هرکسی مالیات پرداخت شود.»
جریان نامشخص گردش مالی در عرصه فرهنگ
لایحه بودجه ۱۴۰۰ سقف معافیت مالیاتی را ۴۸ میلیون تومان در سال اعلام کرده. درواقع افرادی که ماهی ۴ میلیون تومان یا کمتر حقوق میگیرند از پرداخت مالیات معاف هستند. این موضوع درباره عرصه فرهنگ و هنر هم صادق است، اما نکته مهمی در این حوزه وجود دارد که مسئله را مشکل میکند؛ شفاف نبودن گردش مالی در بسیاری از فعالیتها. با یک مثال میشود این موضوع را بهتر درک کرد. در حوزه تئاتر عموماً قرارداد مکتوبی بین سازندگان یک اثر و بازیگران و عوامل گروه اجرایی وجود ندارد و توافقات بهصورت شفاهی مطرح میشود. همین موضوع باعث میشود تا تفکیک بین درآمد کلی حاصل از فروش یک اثر و درآمد هنرمندان مشکل باشد.
تنها رقم ثبتشده در این حوزه میزان فروش در گیشه است. در این صورت اگر مبلغ فروش یک اثر بالاتر از سقف معافیت باشد، ملزم به پرداخت مالیات خواهد شد درصورتیکه عموماً درآمد هنرمندان این حوزه و عوامل اجرایی یک گروه تئاتری از سقف معینشده برای معافیت مالیاتی پایینتر است. میزان پرداخت مالیات میتواند تا ۲۵ درصد از درآمد برسد که اگر این رقم را با ۹ درصد مالیات بر ارزشافزوده، ۵ درصد فروش گیشه و سهم سالنها جمع کنیم، تأثیر قابلتوجهی در عایدی عوامل یک اثر خواهد داشت.
نمونه دیگر درآمد حاصل از فروش آثار تجسمی است که بعضاً رقمهای بالایی نیز در حراجیها دارند، اما به دلیل نبود همین شفافیت مالی در عرصه فرهنگ، مشخص نیست که چه مقدار از رقم نهایی فروش یک اثر به جیب هنرمند و چه مقدار نصیب دلالان میشود. نبود سازوکارها و قوانین مالی شفاف در این حوزه در سالهای گذشته باعث شده تا در شیوههای فعلی نتوانیم تفکیکی برای دریافت مالیات از میلیونرهای هنری و درصد قابلتوجهی از فعالان با درآمد متوسط در این عرصه قائل شویم.
مسئله دیگر پیچیدگیهایی است که در اجرای معافیتهای مالیاتی وجود دارد و بعضاً آن را بیاثر میکند. بهطور مثال یک گروه تئاتر برای تبلیغات در سطح شهر توسط سازمان زیباسازی شهر تهران موظف به پرداخت هزینه و مالیات بر ارزشافزوده است. سازوکاری که در اعمال مالیات بر درآمد نهایی حاصل از اثر در نظر گرفته نمیشود.
در دنیا چه خبر است؟
در بسیاری از کشورهای دنیا به دلیل وجود پایه مالیات بر مجموع درآمد، اکثر فعالیتهای درآمدزا ازجمله فعالیتهای هنری مشمول مالیات بر درآمد است و افراد متعهد به پرداخت مالیات هستند. در برخی از این کشورها حتی از ظرفیت و محبوبیت هنرمندان برای تشویق مردم به پرداخت مالیات نیز استفاده میشود که تجربه برخی از این کشورها را بررسی میکنیم؛
آمریکا: در این کشور درآمد هنرمندان مانند هر درآمد دیگری با نرخهای تصاعدی ۱۰ تا ۳۷ درصد مشمول مالیات بر درآمد سالیانه میشود و مانند هر فعالیت دیگری برای فعالیتهای هنری نیز مجموعهای از هزینههای قابلقبول (با شرایطی خاص) مثل هزینه سفر، اجاره محل کار (استودیو) و ... در نظر گرفته میشود. در آمریکا علاوه بر اینکه درآمدهای عادی کسبشده توسط هنرمندان مشمول مالیات قرار میگیرد، بهطورکلی جایزههای دریافتی آنها نیز باید جزو درآمدهای مشمول مالیات قرار گیرد و در اظهارنامه مالیاتی آنها گزارش شود. همچنین حق امتیازهایی که بابت حق کپیرایت یک اثر هنری دریافت میشود، در درآمد اظهاری افراد باید لحاظ شود.
انگلستان: در این کشور نیز درآمد هنرمندان مانند دیگر درآمدها با نرخ تصاعدی ۲۰ تا ۴۵ درصد مشمول مالیات بر مجموع درآمد قرار میگیرد، بهطوریکه با افزایش درآمد مالیات بیشتری باید پرداخت شود. در انگلستان برخی از هزینهها بهعنوان هزینههای قابلقبول در نظر گرفته میشود که ازجمله آنها میتوان به هزینه حملونقل برای مسافرت کاری، هزینه لباس خاص مرتبط با آن فعالیت، هزینههای اجاره محل کار، هزینه اشتراک ژورنال مرتبط با فعالیت و ... اشاره کرد. نکته قابلتوجه این است که در این کشور هنرمندان کودک نیز باید درآمد خود را اظهار کنند و مالیات آن را مانند بزرگسالان پرداخت کنند؛ همچنین در انگلیس نیز همانند آمریکا جوایز هنری بهطورکلی مشمول مالیات قرار میگیرند.
هندوستان: در کشور هندوستان، هنرمندان یکی از مشمولان مالیات بر درآمد مانند سایر اقشار جامعه هستند. نرخ نهایی این مالیات بهصورت تصاعدی از ۵ تا ۳۰ درصد تغییر میکند. طبق بررسی صورت گرفته، یکی از مشهورترین هنرمندان سینمای هند، ۴۴۵ میلیون روپیه در سال ۲۰۱۸ مالیات پرداخت کرده است. مالیات پرداختی ۶ نفر از دیگر هنرمندان مشهوراین کشور نیز در سال ۲۰۱۸، از ۳۹ میلیون تا ۲۹۵ میلیون روپیه گزارششده است. هنرمندان در این کشور از اقشاری هستند که بیشترین مالیات را به دولت پرداخت میکنند و فرارهای مالیاتی احتمالی آنها سریعاً بررسی و رسانهای میشود.
ایرلند: در ایرلند برخی از درآمدهای حاصل از فعالیتهای هنری از پرداخت مالیات معاف است. درواقع در این کشور همه فعالیتهای هنری معاف از مالیات نیست بلکه تنها آثار هنری دارای شایستگی هنری و فرهنگی که صلاحیت آنها توسط کمیسیون درآمد احراز میشود از پرداخت مالیات معاف است. یک اثر هنری در صورتی شایستگی فرهنگی و هنری دارد که ازلحاظ ظاهری و محتوایی موجب افزایش چشمگیر یک یا چند جنبه از فرهنگ ملی و بینالمللی این کشور شود. فعالیتهایی که میتوانند از این معافیت بهره ببرند شامل کتاب، نمایشنامه، موسیقی، نقاشی و مجسمه است.
در این کشور برخی از کارهای هنری نیز بهصورت کامل مشمول مالیات هستند که میتوان به موسیقیهای غیر فاخر، نقاشیهای غیر سودمند و تکراری و... اشاره کرد. نکته قابلتوجه در مورد این معافیتها آن است که معافیتهای مالیاتی در مورد این فعالیتها نمیتواند بیشتر از یک مقدار معین باشد.
مالزی: نرخهای مالیات بر درآمد در کشور مالزی از ۵ تا ۲۸ درصد بهصورت تصاعدی تغییر میکند و هنرمندانی که بالای ۳۴ هزار رینگیت (معادل ۸۱۰۰ دلار) در سال درآمد دارند، مشمول مالیات بر درآمد هستند و میبایست اظهارنامه مالیاتی پر کنند. بخشی از درآمد هنرمندان معاف از مالیات است که در دستورالعملهای مجزایی این معافیتها بیانشده است. بهطور مثال تا سقف ۱۰ هزار رینگیت از درآمد ناشی از انتشار کارهای هنری معاف از مالیات است و هرگونه درآمدی که از خارج از کشور عاید هنرمندان شود نیز مشمول پرداخت مالیات نیست. همچنین هزینههایی ازجمله اجاره مکان برای کسبوکار و بهرههای بانکی برای کسبوکارهای هنری معاف از مالیات است. هنرمندان بسته به اینکه یک کسبوکار راه انداخته باشند یا خیر میبایست دو فرم مجزا و متفاوت پر کنند.
تجربه کشورهای مختلف در دنیا نشان میدهد که استفاده از معافیتهای بدون محدودیت، غیر مشروط و دائمی راهحل مناسبی برای حمایت از فعالیتهای فرهنگی و هنری نیست. زیرا از یک سمت باعث تلاش برای فرار از مالیات از سوی افرادی با درآمدهای بالا خواهد شد و از سوی دیگر به جریان غیر شفاف و نامعلوم وجوه در عرصه فرهنگ و هنر دامن میزند. مسائلی که امروز دامن فعالیتهای فرهنگی هنری کشور را هم گرفته است. برای حمایت مؤثر از این عرصه میتوان مالیات اخذشده از هنرمندان را صرف فعالیتهای هنری یا منابع صندوق اعتباری هنر کرد.
اکبر نبوی منتقد سینما در همین باره میگوید:«میتوان مالیات دریافت شده را به خود انجمنها و صنوفی که این شاخههای هنری دارند تخصیص داده و هزینه گروههای کمدرآمد کرد. اصل گرفتن مالیات درست است و همه باید مالیات پرداخت کنند. اما کسانی هستند که درآمد ندارند و دولت حتماً باید به اینها توجه کند. در سینما شاغلینی وجود دارند که درآمد بسیار پایینی دارند و اگر دولت میخواهد این اقشار را حمایت کند، در دولت صندوقی تأسیس شود که مالیات اخذشده از گروه هنر را به گروههای کمدرآمد و بیدرآمد هنر پرداخت کنند.»
درنهایت اگر به هر دلیل قرار است از برخی فعالیتهای هنری در کشور حمایتهایی از جنس حمایتهای مالیاتی صورت پذیرد، با توجه به اصول مالیاتی این حمایتها باید محدود، مشروط و موقتی باشد که معافیتهای کنونی حوزه هنر هیچکدام از این شرایط را ندارد.
از سوی دیگر اعمال مالیات بر فعالیتهای هنری از یکجهت باید دقیق، با پیوست سازوکارهای شفافیت مالی و با در نظر گرفتن معافیت پایه انجام شود تا آسیبهایی که گفته شد بیش از این اقتصاد فعالیتهای فرهنگی و معیشت عده زیادی از هنرمندان را به خطر نیندازد و از سوی دیگر باید بتواند بهصورت عادلانه جلوی فرار مالیاتی برخی سلبریتیها با درآمدهای بسیار بالا را بگیرد.
انتهای پیام